• پنل کاربری
    • ورود
    • ثبت نام
  • تعیین سطح
  • دوره‌های ویدئویی
    • پکیج ویدیویی آیلتس
      • نکات کلیدی رایتینگ آیلتس
      • نکات کلیدی ریدینگ آیلتس
      • نکات کلیدی لیسنینگ آیلتس
      • نکات کلیدی اسپیکینگ آیلتس
    • لغات و کالوکیشن‌های موضوعی آیلتس
  • مشاوره فردی
  • تصحیح رایتینگ
  • تمرین اسپیکینگ
  • مقاله‌های آموزشی

120 اصطلاحات زبان انگلیسی

نظر بدهید

اصطلاحات انگلیسی

 

 اصطلاحات زیان انگلیسی روزمره با معنی آن  یکی از ضروریات یادگیری این زبان است. خصوصاً که اصطلاحات انگلیسی روزمره به شما در تسلط به زبان و گفتگویی روان نیز کمک می‌کند.

دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی بسیار گسترده است و به روش‌های گوناگونی می‌توان آن‌ها را طبقه‌بندی کرد تا راحت‌تر به خاطر سپرد. اصطلاحات زبان انگلیسی کمک به درک بهتر مطلب نیز می‌کند.

در این مطلب قصد داریم تا جدیدترین اصطلاحات انگلیسی، اصطلاحات مهم انگلیسی، اصطلاحات انگلیسی با معنی، اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی و خلاصه فهرستی از اصطلاحاتی که مورد نیازتان است را به شما معرفی کنیم.

می‌توانید اصطلاحات زبان انگلیسی pdf را در گوشی موبایل خود نیز داشته باشید تا به تمرین روزانه آن‌ها بپردازید.

آنچه در این مطلب خواهید خواند
I. اصطلاحات انگلیسی با افعال متداول
I.I. Hit the books
I.II. Hit the sack
I.III. Twist someone’s arm
I.IV. Stab someone in the back
I.V. Lose your touch
I.VI. Sit tight
I.VII. Pitch in
I.VIII. Go cold turkey
I.IX. Face the music
I.X. Ring a bell
I.XI. Blow off steam
I.XII. Cut to the chase
II. اصطلاحات زبان انگلیسی با حروف اضافه متداول
II.I. Up in the air
II.II. On the ball
II.III. Get over something
III. اصطلاحات مالی و پولی در زبان انگلیسی
III.I. Look like a million dollars/bucks
III.II. Born with a silver spoon in one’s mouth
III.III. To go from rags to riches
III.IV. Pay an arm and a leg for something
III.V. To have sticky fingers
III.VI. To give a run for one’s money
III.VII. To pony up
III.VIII. Break even
III.IX. Break the bank
III.X. To be closefisted
III.XI. To go Dutch
III.XII. Midas touch
III.XIII. Receive a kickback
III.XIV. Living hand to mouth
III.XV. As genuine as a three-dollar bill
IV. اصطلاحات زبان انگلیسی با اندام‌های بدن
IV.I. Rule of thumb
IV.II. Keep your chin up
V. اصطلاحات غذایی
V.I. A piece of cake
V.II. Cool as a cucumber
V.III. Not one’s cup of tea
VI. اصطلاحات زبان انگلیسی درباره طبیعت
VI.I. Under the weather
VI.II. Calm before the storm
VI.III. Once in a blue moon
VI.IV. Walking on air
VI.V. The tip of the iceberg

اصطلاحات انگلیسی با افعال متداول

  • Hit the books

از اصطلاحات زبان انگلیسی است که با معنای واقعی خود فاصله کمی دارد. زدن کتاب‌ها به معنای خواندن آن‌ها است. از این مورد اصطلاحات انگلیسی با معنی خواندن کتاب‌ها در زمان امتحانات و بین دانشجویان به ویژه کسانی که قصد گرفتن نمره بالا در مهارت اسپیکینگ آیلتس دارند، استفاده می‌شود.

در واقع از اصطلاحات انگلیسی روزمره بین دانشجویان است که می‌تواند برای امتحان نهایی، آزمون میان‌ترم یا حتی امتحان انگلیسی استفاده شود.
مثال:

Sorry but I can’t watch the game with you tonight, I have to hit the books. I have a huge exam next week!

ببخشید اما من امشب نمی‌توانم بازی را با شما تماشا کنم، باید مطالعه کنم. من هفته آینده امتحان بزرگی دارم!

  • Hit the sack

این مورد نیز یکی از اصطلاحات مهم انگلیسی روزمره است که دقیقاً مانند اصطلاح اول، معنای کلمه آن ضربه زدن به گونی است اما در واقع منظور از ضربه زدن به کیسه، رختخواب است.

این یکی از اصطلاحات زبان انگلیسی است که با استفاده از آن به دوستان یا خانواده خود بگویید که واقعاً خسته هستید، بنابراین می‌خواهید بخوابید.

It’s time for me to hit the sack, I’m so tired.” “

 خوبی اصطلاحات انگلیسی

  • Twist someone’s arm

در اصطلاحات روزمره انگلیسی پیچاندن بازوی کسی به این معنی است که شخصی حرف یا کار متقاعد کننده‌ای برای تغییر نظر طرف مقابل خود انجام داده است.

همچنین در این نوع از اصطلاحات زبان انگلیسی اگر طرف مقابل این اصطلاح را به شما بگوید یعنی شما قدرت قانع کردن دیگران را دارید.

مثال زیر را در نظر بگیرید، این یعنی شخص گوینده تمایلی به رفتن نداشته اما طرف دیگر او را متقاعد کرده است.

all right, you’ve twisted my arm, I’ll come

  • Stab someone in the back

این مورد از اصطلاحات انگلیسی روزمره خوشبختانه ما به ازا فارسی دارد و همان از پشت خنجر زدن خودمان است. همان‌طور که می‌دانید معنای این اصطلاح در دنیای اصطلاحات انگلیسی یعنی خیانت کردن. وقتی از پشت کسی خنجر می‌زند منظور این است که او خیانت کرده است.

Did you hear that Sarah stabbed Kate in the back last week?” “

  • Lose your touch

از جمله اصطلاحات انگلیسی با معنی از دست دادن هنر یا مهارتی که قبلاً داشته‌اید، است. در واقع در اصطلاحات انگلیسی روزمره استفاده زیادی دارد.

فرض کنید شما می‌توانستید در مراودات اجتماعی نظر همه را جلب کنید، ‌حال دیگر مهارت‌های ارتباطی شما کاربردی ندارد؛ مانند مثال زیر:

It looks like you’ve lost your touch with the ladies.” “

  • Sit tight

این یکی از اصطلاحات زبان انگلیسی است که نشان می‌دهد چرا نمی‌توانید اصطلاحات مهم انگلیسی را کلمه به کلمه ترجمه کنید.

در معنای ظاهری به شما می‌گوید که محکم بنشینید اما به معنای صبر کردن و اقدامی نکردن است. در مواقعی استفاده می‌شود که نیاز به اقدامی نیست و باید تنها برای حصول نتیجه صبر کرد.

You’re just going to have to sit tight and wait

یعنی تنها چاره شما صبر کردن است

 درک اصطلاحات انگلیسی

  • Pitch in

از اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی مشارکت کردن در کاری یا چیزی است. فرض کنید که تولد یکی از دوستانتان است و شما پول زیادی برای خرید کادو ندارید، آنگاه دوست مشترکی پیشنهاد می‌دهد که:

Maybe we can all pitch in and buy her something great.” “

از این اصطلاح در مشارکت‌های گروهی و جمع شدن افراد برای انجام کاری نیز استفاده می‌شود.

  • Go cold turkey

این مورد هم از آن اصطلاحات زبان انگلیسی است که بسیار عجیب است و با معنای ظاهری خود تفاوت دارد. در حقیقت Go cold turkey به معنای ترک ناگهانی، متوقف کردن رفتار اعتیادآور یا خطرناک مانند استعمال سیگار یا نوشیدن الکل است.

She just quit cold turkey?” “
Yes, just like that!” “

  • Face the music

این نیز از اصطلاحات انگلیسی با معنی ظاهری چرخیدن به سمت موسیقی است اما اگر کسی آن را به شما گفت عواقب بدی در انتظارتان است.

از اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی مواجه‌شدن با واقعیت یا مقابله با واقعیت، وضعیت و پذیرفتن همه عواقب، خوب یا بد (بیشتر بد) است.

به عنوان مثال به معلم خود دروغ گفته‌اید و او حقیقت را کشف کرده است و حالا باید با مجازات را بپذیرید.

you’re going to have to face the music and take the class again next semester

 روش های استفاده از اصطلاحات انگلیسی

 

  • Ring a bell

در دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی از این نوع اصطلاح‌ها که قرابتی معنایی ندارند، زیاد دیده می‌شود. زنگ زدن در معنای اصلی زمانی کاربر دارد که شما چیزی را شنیده‌اید و به نظرتان آشنا می‌آید.

وقتی شخصی چیزی را بیان کند که شما اعتقاد دارید در گذشته شنیده‌اید، زنگ‌ها شروع به زنگ زدن می‌کنند. در این مورد اطمینان وجود ندارد اما تا حدود زیادی تصور می‌شود که درست است.

You’ve met my friend Amy Adams, right?
Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year?

  • Blow off steam

از اصطلاحات زبان انگلیسی است که به معنای اقدامی است که در زمان عصبانیت برای کاهش خشم انجام می‌دهید. اگر احساس عصبانیت، استرس یا احساسات شدید را تجربه می‌کنید و می‌خواهید از شر آن‌ها خلاص شوید، با انجام کارهایی مانند ورزش برای خلاص شدن از استرس، بخار را از بین می‌برید.

Why is Nick so angry and where did he go?” “
He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off steam.” “

  • Cut to the chase

وقتی شخصی به شما گفت که Cut to the chase، به این معنی است که شما خیلی طولانی صحبت می‌کنید و به این نکته توجه نکرده‌اید. وقتی شخصی از این اصطلاح استفاده می‌کند، به شما می‌گوید که بدون همه جزئیات، عجله کنید و به قسمت مهم برسید.

مراقب باشید که چگونه از این اصطلاح استفاده می‌کنید، زیرا اگر هنگام صحبت با شخصی مانند استاد دانشگاه یا رئیس خود استفاده کنید، بی‌ادب و بی‌احترامی است.

شما به عنوان زبان‌آموز می‌توانید اصطلاحات زبان انگلیسی را به روش‌های متفاوتی به خاطر بسپارید، همچنین اصطلاحات زبان انگلیسی pdf را همراه خود داشته تا به تمرین روزانه آن‌ها بپردازید.

اصطلاحات زبان انگلیسی با حروف اضافه متداول

جدیدترین اصطلاحات انگلیسی را می‌توان در این بخش پیدا کرد.

  • Up in the air

این مورد نیز از آن دسته اصطلاحات زبان انگلیسی است که معنای ظاهری متفاوتی با معنای خود دارد. در واقع Up in the air از عدم قطعیت در مورد برنامه‌ای یا کاری می‌گوید.

Jen, have you set a date for the wedding yet?”
Not exactly, things are up in the air

 سختی استفاده از اصطلاحات انگلیسی

  • On the ball

از جمله اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی زرنگ و باهوش بودن شخص است که به سرعت می‌تواند کارها را به اتمام برساند. وقتی زودتر از موعد مقرر کاری انجام می‌شود، از این اصطلاح استفاده می‌شود.

Wow, you’ve already finished your assignments? They aren’t due until next week; you’re really on the ball.

  • Get over something

این مورد از اصطلاحات زبان انگلیسی را زمانی که به کار می‌برند که شخص دچار ناراحتی (روحی یا جسمی) شده و انتظار می‌رود که دوره نقاهتش تمام شده باشد.

همان‌طور که در زیر می‌بینید پائولا سگش را از دست داده و گوینده می‌پرسد که دوره ناراحتی پائولا آیا تمام شده یا نه؟

How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet?” “

دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی مانند دیگر زبان‌های زنده دنیا انتهایی ندارد اما با تمرین و تلاش می‌توان تعداد زیادی از آن‌ها را در زمان کوتاهی به یاد سپرد.

اصطلاحات مالی و پولی در زبان انگلیسی

  • Look like a million dollars/bucks

همان‌طور که می‌تواند یک میلیون دلار بسیار جذاب و هیجان‌انگیز باشد اگر کسی این را به شما گفت یعنی از نظر او شما جذاب هستید. در واقع این یکی از اصطلاحات انگلیسی روزمره است که بیشتر جنبه تعارف دارد.

.Mary, you look like a million dollars/bucks this evening

  • Born with a silver spoon in one’s mouth

جزو پر استفاده‌های اصطلاحات انگلیسی با معنی پولدار بودن است. به این معنا که شخص دارای خانواده موفق و پولداری از کودکی بوده است.

  • To go from rags to riches

از جمله اصطلاحات مهم انگلیسی در زمینه موفقیت مالی است و معنای آن از فقر به پولداری رسیدن است.

  • Pay an arm and a leg for something

نه اینکه واقعاً دست و پای خود را برای خرید چیزی بدهید! این مورد از جمله اصطلاحات جالب انگلیسی با معنی بیش از حد گران بودن چیزی است.

  • To have sticky fingers

مطمئناً دست کسی چسب ندارد اما برخی افراد دزد انگشتان خاصی دارند.

The manager fired the cashier because he had sticky fingers

 بهترین اصطلاحات انگلیسی

  • To give a run for one’s money

با کسی در سطح خود رقابت کردن.

  • To pony up

برای خرید چیزی پول پرداخت کردن یا شرط‌بندی کردن.

Pony up and give me $5 you owe me.

  • Break even

یکی از اصطلاحات مهم انگلیسی است که زمان تساوی کاربرد دارد یعنی شما نباید پولی پرداخت یا دریافت کنید.
“The trip to the beach cost me100$, but I almost broke even after winning 90$ in a contest.”

  • Break the bank

بیش از حد گران بودن چیزی را می‌رساند.

  • To be closefisted

از اصطلاحات زبان انگلیسی درباره خسیس بودن است و درباره کسی به کار می‌رود که نمی‌خواهد پولی خرج کند.

  • To go Dutch

از جمله اصطلاحات انگلیسی روزمره به معنای دونگی پرداخت کردن هزینه غذا در رستوران است.

  • Midas touch

اصطلاحی در باب توانایی کسب درآمد آسان است.

  • Receive a kickback

از جمله اصطلاحات انگلیسی با معنی دریافت رشوه است.

 مزایا اصطلاحات انگلیسی

  • Living hand to mouth

بدون پول زیادی زندگی کردن در واقع از دسترنج خود خوردن را معنی می‌دهد.

  • As genuine as a three-dollar bill

یکی از اصطلاحات جالب انگلیسی است به این معنا که واقعیت ندارد. در واقع در این اصطلاح بامزه عنوان می‌شود که مسئله مورد بحث مانند درخت دلار وجود خارجی ندارد.

اصطلاحات زبان انگلیسی با اندام‌های بدن

  • Rule of thumb

از این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که درباره قانونی نانوشته اما عمومی صحبت می‌شود.

  • Keep your chin up

در مواقعی که فردی دچار شکست یا ناامیدی در کاری می‌شود به او این اصطلاح را می‌گویند و به معنی قوی ماندن و از جمله اصطلاحات زبان انگلیسی است که دارای بار مثبت است؛

مانند مثال زیر که در پاسخ به پیدا نکردن شغل می‌توانید به کار برید.

you’ll find job soon, keep your chin up and don’t stress.

اصطلاحات غذایی

  • A piece of cake

با گفتن این اصطلاح شما کیک نمی‌خواهید، در واقع از آسان بودن کار یا امری که می‌توانید آن را انجام دهید، سخن می‌گویید.

  • Cool as a cucumber

اشتباه نکنید در این مورد از اصلاحات انگلیسی روزمره مقصود بی‌غیرتی نیست بلکه فردی آرام را می‌گویند.

My friend is nervous about taking his driving test but I’m cool as a cucumber.

  • Not one’s cup of tea

از این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که شخص هیچ علاقه یا تمایلی به انجام کار مورد نظر ندارد؛ مانند:

Camping is really not my cup of tea

 منابع اصطلاحات انگلیسی

اصطلاحات زبان انگلیسی درباره طبیعت

  • Under the weather

یکی از اصطلاحات انگلیسی با معنی حال خوش نداشتن یا احساس خوبی نداشتن است.

She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest

  • Calm before the storm

همان معنای آرامش قبل از طوفان زبان فارسی را دارد.

  • Once in a blue moon

در رابطه با اتفاقی نادر گفته می‌شود.

He used to call his grandma once in a blue moon

  • Walking on air

همان‌طور که از ظاهرش پیداست سرخوشی و شادی را می‌رساند.

  • The tip of the iceberg

یکی از اصطلاحات زبان انگلیسی است که کاربرد زیادی دارد و به معنای بخش کوچکی از مسئله‌ای بزرگ است.

 استفاده از اصطلاحات انگلیسی
حرف آخر…

دنیای اصطلاحات زبان انگلیسی بسیار گسترده است اما می‌توانید با روشی مانند فوق آن را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم کنید.

جدیدترین اصطلاحات انگلیسی و روزمره را می‌توانید به همین ترتیب به آسانی و با کمی تمرین به یاد بسپارید و در مهارت رایتینگ و اسپیکینگ خود استفاده کنید.

انواع اصطلاحات انگلیسی جالب با معنی نیز وجود دارد که به عنوان زنگ تفریح می‌توانید در میان کارهای روزانه خود آن‌ها را فرابگیرید.

دسته‌ها: Expressions

Subscribe
Notify of
guest

guest

0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
IELTS writing course - sidebar
IELTS speaking course - sidebar

خبرنامه

برای دریافت جدیدترین مطالب آموزشی درخبرنامه‌ی ما عضو شوید.     عضویت در خبرنامه

جست و جو در مقاله‌های آموزشی

  • دسته‌ها

  • سطوح

تماس با ما

آدرس: تهران، بزرگراه صیاد شیرازی، خیابان صنایع، خیابان گلزار، کوچه لادن شرقی، دوازده‌متری ولی‌عصر، کوچه قائم، کارخانه نوآوری های‌وی
تلفن: ۴۲۰۰۹۱۰ (۰۹۲۲)
شنبه تا چهارشنبه ۱۰ تا ۲۰
فکس: ۸۹۷۷۲۷۱۷ (۲۱)
ایمیل : [email protected]
  • همکاری با ما
  • حریم خصوصی
  • شرایط استفاده
کانال تلگرام آیلتس: [email protected]

تمامی حقوق برای زبان تیپس محفوظ است.

wpDiscuz