در این مقاله ما قصد داریم تا در مورد 8 لغت پرکاربرد در زبان انگلیسی در مورد حرکت کردن صحبت کنیم.
بهتون پیشنهاد میکنیم تا ابتدا ویدئو زیر رو ببینید و سپس در ادامه به مطالعه مقاله تکمیلی بپردازید.
خوب به این جملهها توجه کنید:
The baby crawled along …
خوب همونطور که میدونید “crawled” به معنی چهار دست و پا روی زمین راه رفتن و یا خزیدن روی زمین هستش.
The young child toddled into …
در این مثال “toddled” به معنی تاتی تاتی کردن بچه هایی هست که تازه راه رفتن رو یاد گرفتند.
The old man shuffled along …
در این مثال “shuffled” به معنی گام برداشتن خیلی کوتاه هست. به طوریکه اگه این فعل رو برای فردی استفاده کنیم، به این معنی هستش که اون شخص داره خیلی یواش یواش راه میره و یا داره به زور روی زمین پاهاشو میکشه.
The injured player limped off …
در این مثال کلمه “limped” به معنی لنگیدن و یا به درستی راه نرفتن هستش. مثلاً پای شخصی آسیب دیده و طرف نمیتونه به درستی راه بره پس پاهاشو روی زمین میکشه و یا میلنگه.
The nervous father paced back and forth …
در این مثال “paced” به معنی این هستش که فردی از روی عصبانیت سریع و از روی اضطراب مدام این طرف و آن طرف برود.
The young couple strolled in …
در این مثال کلمه “strolled” به معنی با خیال راحت و از روی آرامش و سر خوشی راه رفتن هستش.
The businessman hurried to …
با توجه به این مثال کلمه “hurried” به معنای عجله کردن و دویدن به سمت چیزی هستش. حالا وقتی که میخوای به یه نفر بگی “عجله کن” میگی “hurry up” .
The teenager tiptoed into …
در این مثال کلمه “tiptoed” به معنی روی نوک پنجه پا راه رفتن و یا یواشکی راه رفتن هستش.
در زیر 8 لغت پرکاربرد در زبان انگلیسی به همراه معنیاش اومده.
Move fast hurry
Move on hands and knees crawl
Move quietly tiptoe
Move nervously pace
Move with difficulty due to injury limp
Move in a relax way stroll
Move without lifting feet shuffle
Move unsteadily toddle