در این مقاله آموزشی هم قصد داریم با استفاده از یک ویدئو، چندین عبارت پرکاربرد انگلیسی را یاد بگیریم و نحوه استفاده کردن از این عبارات را با چند مثال تمرین کنیم تا بتونیم از این عبارات در مکالمات روزمره استفاده کنیم.
در این ویدئو یاد میگیریم که در زبان انگلیسی وقتی میخوان در مورد پول صحبت کنن از چه جملاتی استفاده میکنند. چهطوره برای اینکه بهتر توی ذهنمون بمونه، این ۱۱ عبارت پرکاربرد انگلیسی رو به ۵ دستهی کلی طبقه بندی کنیم؟!
ابتدا ویدئو زیر را ببینید و بعد توضیحات مربوط به ویدئو را در ادامه مطالعه کنید. ولی قبل از اینکه بریم سراغ جملات بذارین با علامت اختصاری دلار آشنا بشیم:
علامت دلار:
Dollar symbol
$
جدول توضيحات مرتبط با ويدئو بالا (یادگیری ۱۱ عبارت پرکاربرد انگلیسی برای صحبت کردن دربارهی پول)
۱) فقط به قدر کفایت پول داشتن، و نه بیشتر:
Having just enough money
همون که توی فارسی میگیم: «سر میکنیم» پس معنی ش بارِ منفی نداره، چون حاکی از اینه که شخص به اندازهی لازم پول داره؛ ولی بار معنایی ش خیلی هم مثبت نیست، مثلاً به اندازه ی عبارت I’m rich بار مثبت نداره طبیعتاً. |
Getting by Means: I don’t have a lot of money but I’m surviving. Means: I have money to get my food, to pay my rent or my homestay bell or to pay my cellphone or my internet; but not enough for fancy trips, jewellery, a car. Note: It’s kind of positive because it means I’m not bad, but it’s not fantastic, like: “I’m rich!” |
همون که توی فارسی میگیم: «بخور و نمیر» کلمهی scrape به معنای خراش دادن یا پارو کردن ئه و همونطور که از معنای این بخش عبارت برمیاد، خیلی بار معناییِ مثبتی نداره. یعنی شخص با پولی که داره میتونه گذران زندگی کنه، ولی خیلی به سختی و مشقت. |
Scrape by Means: When you’re scraping by, you just have enough. Note: Unlike “getting by”, in which you’re getting money; ‘scraping by” means just a little bit. Just enough. Note: You don’t feel good when you’re scraping by. You feel negative. Every day is heavy and hard, because you almost don’t have enough money to pay for everything.. |
۲) پول پسانداز کردن:
Saving money
دقیقاً به فارسی هم میشه: «پسانداز کردن» |
Save up
Means: You increase your money. Note: We usually save money for something big, like a car, a house, a vacation or our retirement. It is for big purchases. Note: In “saving up”, we usually save money for a long period of time. |
توی فارسی هم بهش میگیم: «یه پولی کنار گذاشتن» فرقی که این عبارت با پسانداز کردن داره در دو چیزه: |
Put aside Means: To save money for a particular purpose Note: We “put money aside” usually for a shorter period of time (compared to “saving up”) Note: We “put money aside” for something very specific. |
۳) خرج کردن پول:
Spending money
این عبارت وقتی به کار میره که شخص باید یه پولی رو پرداخت کنه، یا بابت یه چیزی هزینهای بپردازه، در این حالت مهم نیست که با میلِ شخصیش داره خرید میکنه، باز هم به پول خرج کردن که میرسه حسِ خوبی نداره. |
Fork over Means: You are giving that money and it’s gone for good. |
این عبارت یعنی باید دست به جیب بشی و گیرم برخلاف میلت، پولی که لازمه رو بپردازی. |
Cough up Means: You have to pay money and you don’t want to pay. |
توی فارسی اصطلاحاً بهش میگیم: «سفلیدن» |
Shell out Means: You literally have to take money and give it out. And you don’t want to, you want to protect it (just like a shell does) |
۴) استفاده کردن از پولی که پسانداز کردیم:
Use savings
از این عبارت وقتی استفاده میشه که ما به دلایلی میریم سروقتِ پساندازمون و بخشی از اون رو بر می داریم. بنابراین اختلالی در پسانداز کردنمون ایجاد نمیشه چون ما فقط یه بخش کوچکی از اون پول رو برداشتیم؛ به همین دلیله که این عبارت اون قدرا هم بار معنایی منفی نداره. |
Dip into Means: To take some of the money from our savings. E.g. My car broke down last week, so I had to deep into my savings. Note: Dipping into our savings is not great, but it’s not that bad either. |
این عبارت برخلاف Dip into حسابی بار معنایی منفی داره، چون در این حالت ما مجبور میشیم رقمِ قابل ملاحضهای از پساندازمون رو برداریم، و احتمالاً دیگه از پساندازمون اونقدر چولی باقی نمیمونه. |
Break into Means: You keep taking out money from your savings and so your savings is going down. E.g. I had to break into my savings because my new place is too much money. |
۵) پرداخت بدهی:
Pay debts
[In case you have to give money back to somebody you took it from, like a bank or a friend.]
از این عبارت زمانی به کار میره که قرار نیست بدهی یهجا پرداخته شه. |
Pay back Means: I have to pay money back to you for example, but it doesn’t necessarily mean that I have to finish it. |
این عبارت برخلاف pay off به این معنی یه که بدهی یک جا پرداخته شده تموم شده رفته. |
Pay off Means: Your debt is finished because you gave it back completely. E.g. I paid off my Visa card; I don’t have to give them any more money. Thank heavens! |
حالا و با استفاده از عبارتهای بالا میتونید توی جملههای متعدد در مورد پول حرف بزنید بی اینکه حتی یک بار لازم باشه کلمهی Money رو به کار ببرین، مثلا میتونید بگین:
مثال: آخیش! پول ویزام رو کامل پرداخت کردم و خدا رو شکر دیگه لازم نیست یه قرون پول بدم. آخه به زحمت و در حدِ بخور نمیر دارم طی میکنم این روزا. راستش می دونی الان چند وقتی میشه که نتونستم هیچی پسانداز کنم که هیچ، حتی نزدیک دو ماهه که هی مجبور شدم برم سروقتِ پساندازام. |
E.g. I paid off my Visa card, I don’t have to give them, any more money. Thank heavens! Because I’m just scrapping by as it is. You know that I haven’t saved up any money in a while and I have had to dip into my saving for the last two months. |
خیله خب! نظرتون چیه که حالا سعی کنید با توجه به ۱۱ تا عبارتی که یاد گرفتیم، داستان زیر رو تکمیل کنید:
Finish the story
Last week Mr.E’s Tv stopped working and he needed to 1 2 $400 for a new one. He had been 3 4 money for a new car. Mr.E had to 5 6 his savings to get the money for the new TV. It actually cost $500 so the next week he had to 7 8 on $20 a day. |
||||
The answers:
|